آثار ادبی و هنری

"چگونگیِ آفرينش هنر به معمايی می‌ماند، اما اين که چرا کسی در صدد آفريدن برمی‌آيد و [در شریک کردنش با دیگران] اغلب بهای گزافی نيز بابت آن می‌پردازد، خود معمای ديگری است." اليزابت هاردويز

۱۳۸۹ مهر ۷, چهارشنبه

عشق پوشیده در سکوت / شعر



عشق، پوشيده در سکوت

در سالِ‌هشتمين، عشق، فرود آمد،
و طعمِ شور، غرقه در اندوهِ سال‌های جدايی
تهِ گلويم را سوزاند.

مهر، طالع شد، و فاصله رسوا بود
وقتی که عشق، پوشيده در سکوت، برق میزد
و ما، زلال و بی‌گلايه به‌هم پيوستيم.

نوازشِ ابريشم، اتاق را پُر کرد.
روحِ کهکشانی‌ی تو چرخش فلکی را به‌سايه‌ها بخشيد،
و باد،- بادِ برهنه‌-
هَشت خوابْ‌جامه سپيدِ توری را با خود بُرد.
اما زمان،بيدارْخوابِ پچپچه‌ای
دانا بود بر وَهم ِ باد، و خوابِ ناز که درهم ريخت،
با تقه نخستين، بر‌قابِ پنجره تاريک،
از نيزه‌های نور.

آه‌.‌.‌. چرا عريانیِ ماه را پوشاندم؟
چرا صدای دلْ‌تپش‌هايم را
ميان جابه‌جايی‌ی ظروف و گلدان‌ها پنهان کردم؟
چرا، چرا به‌چارسویِ دقايق دخيل نبستم؟

باد می‌وزد.
تا هذيان‌های بی‌شمار، راهِ خانه‌ام را گم نکنند،
باد، همواره از يک‌جهت می‌وزد.
و ميان خاطره و اکنون، مويه می‌پيچد،
و دريغنامه من، هشت تقويم کهنه ديواری است
که انتظار رادوره می‌کند
و تو را درون ِ شعر من راه می‌بَرَد:
- ببين که بوسه بوی تو را دارد،
و هر کلام، ترا سجود می‌کند،
و از اشتياق ِ عشق، تو را گزندی نيست.
من
       غرق
                می‌شوم؛
دريای تو هنوز پيرامون من است.


برگرفته از مجموعه شعر سلسله بر دست، در برج اقبال

هیچ نظری موجود نیست: