سراغ ِ محبوب گمشده ام را از بادهای سرگردان گرفتم؛
زمزمه کردند "آوازهای بند" ش را.
در زاری ی نی زارها سلول های تاریک وُ نمور را دیدم
و ردّ ِ تازیانه ها را در شرم ِ آبگینه های زلال.
سراغ ِ محبوب ِ گمشده ام را از قلل ِ کوه ها گرفتم؛
به حسرت نشانم دادند جاده های منتهی به گورستان را.
نامش را در چارگوشه جهان خواندم؛
ستاره رخشانی آن سوی کهکشان ها علامت خورد
و صدها گیاه الوان در جامه ی تهی از پیکرش سبز شد؛
تا شفای جنون ِ جلادّان و برچیدن ِ پُل ِ سراب،
هر سپیده دَم، با شبنم ِ گیاهان ِ سبز جلا می دهم
آوازهای محبوب گمشده ام را
و کمرنگ می کنم اندوه وُ کین ام را در پلک هایی باز
وکفش هایی از تحمل وُ آهن
آبان 8813* "آوازهای بند"، نام مجموعه شعری از زنده یاد سعید سلطانپور
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر