آثار ادبی و هنری

"چگونگیِ آفرينش هنر به معمايی می‌ماند، اما اين که چرا کسی در صدد آفريدن برمی‌آيد و [در شریک کردنش با دیگران] اغلب بهای گزافی نيز بابت آن می‌پردازد، خود معمای ديگری است." اليزابت هاردويز

۱۳۸۹ شهریور ۱۱, پنجشنبه

چمدان / شعر

با یقین به رسیدن به حکومتی سکولار و دمکرات
چمدان

چمدان ِ زخمی ات را گشودی تا سوغاتی ها را به رُخم بکشی؛
ته ِ چمدان، خونی بود.
خندیدی و گفتی: - "خوب قِسِر دررفتم."
هق هق گریه هات در نفیر ِ تیرها گوش هایم را آزرد.

دهان پُر خون ات به سمت باد شرجی چرخید
وقتی پچپچه کردی: - "چه کیفی دارد پابرهنه، قدم زدن کنار دریا."
و پاهای شلاق خورده ات را در جورابی نخ نما پنهان کردی.

به آغوش ات کشیدم و گفتم: - " چه دیر...."
تن ات، بوی تمام ِ شکنجه های عالم را می داد.

ژوئن 2010

از مجموعه شعر منتشر نشده "آز دار تا بهار"

هیچ نظری موجود نیست: